
سرتيپ دوم خلبان دكتر حسين خليلي بازنشسته نيروي هوايي است كه 9 سالي ميشود ديگر پرواز نميكند. او از آخرين خلبانهايي بود كه در سال 1354 كار را در نيروي هوايي آغاز كرد.
خليلي دوره خلباني رزمي F5 را كمتر از دو سال طي كرد. سال 1356 كه وارد ايران شد در پايگاه دزفول به فرماندهي سرتيپ خلبان ابوالفضل مصطفويآموزش تكيتي رزمي هواپيماي f5را طي نمود .در اوايل سال 1357به پايگاه دوم شكاري تبريز منتقل شد .سپس در زمان انقلاب و جنگ كارش را آغاز نمود. در سال 1360 به همت و ابتكار شهيد عباس بابايي كه در آن زمان فرمانده پايگاه هشتم شكاري بود به عنوان اولين خلبان كابين جلوي هواپيماي F14 انتخاب شد. سرتيپ دوم خلبان خليلي تا آخر جنگ با هواپيمايي F14 بر فراز آسمان غيرت و شهامت كشور پرواز تا كيد و حيله دشمن متجاوز به آسمان كشور را نابود سازد. او مدتي به ايتاليا سفر كرد و بعد از بازگشت مجدداً به پايگاه بوشهر اعزام و در آنجا به عنوان فرمانده پايگاه F14 و معاون عمليات آنجا مشغول به خدمت شد . خليلي كه بيش از 2000 ساعت پرواز دارد يكي از خلبانان شجاعي است كه با F14 پرواز و حماسه آفرينيهاي زيادي را در طول دوران دفاع مقدس به همراه ساير همرزمانش به منصه ظهور رساندند؛ آنچه در پي ميآيد گفتوگويي صميمانه با اين سرتيپ خلبان است پيرامون ارتش هواپيماهاي F14 و قدرت نيروي هوايي ايران در دوران دفاع مقدس 8 ساله كه با هم ميخوانيم.
هواپيماهاي F14 كه در زمان ارتش شاهنشاهي خريداري شدند يكي از پيشرفتهترين جنگندههاي جهان بودند، آقاي خليلي چطور شد كه شما به عنوان خلبان چنين جنگنده پيشرفتهاي انتخاب شديد؟!
من يكي از جوانترين خلبانهايي بودم كه قبل از پيروزي انقلاب دوره خلباني خود را طي نموده و وارد عرصه جنگ شدم. بر طبق نظر شهيد خلبان عباس بابايي كه معتقد بود در اولين كلاسها كساني باشد كه هم جوان باشند و هم توانايي علمي و پروازي را داشته باشند. از اين رو، من، شهيد محمدرضا شادنژاد، شهيد عليرضا بيطرف و اميد بادكوهي كه در حال حاضر هم در اصفهان ساكن هستند و بازشسته شدهاند. چهار نفري به عنوان اولين ميان كلاسهاي F14 انتخاب شديم. شهيد بابايي معتقد بود كه نظرات منتخب، توانايي لازم در آموزش و پرواز را داشته و با توجه به سن كمشان مدتها يعني در طي سالهاي جنگ و تا اواخر آن حضور داشته باشند زيرا امام فرمودند كه اگر جنگ 20 سال هم طول بكشد ما همچنان ايستادهايم، لذا خلبانهاي انتخاب شده ميبايست فاكتورهاي لازم را دارا ميبودند از اين رو من هم به عنوان يكي از خلبانان اين جنگنده انتخاب شدم.
آقاي خليلي! گفته شده كه تعداد جنگندههاي خريداري شده F14 حدود محدود بوده و در طول جنگ تعداد كمي از آنها ساقط شد. ضمن اينكه آماري از اين جنگندهها به ما ميدهيد، بفرماييد چطور ميشود كه طي هشت سال تنها تعداد كمي از اين جنگندهها توسط دشمن مورد هدف قرار گرفته و از بين بروند؟!
در ابتدا بايد بگويم، هواپيماهاي خريداري شده 80 فرونده بود. 79 فروند آن تحويل ايران شد و يك فروند و ديگر در آستانه تحويل بود كه با پيروزي انقلاب اسلامي متأسفانه امريكاييها جزو اموال قيمتي و نظامي آن را در مصادره نگه داشته و تحريم نمودند. يك فروند هواپيماي ما همچنان در آنجا متوقف شده در عين حال 79 هواپيما تحويل كشورمان بود. از اين 79 فروند، دو فروند از اين هواپيماها در قبل از انقلاب در حين آموزش سقوط كرد و خلبان يكي از اينها امريكايي بوده و همانطور كه ميدانيد جنگنده هاي F14، هواپيماي نيروي دريايي بود و فرهنگ استفاده از آن در نيروي هوايي هنوز جا نيفتاده بود. براي همين قبل از انقلاب 50 درصد از كادر نظامي و پروازي هواپيماي F14 در پايگاه شيراز به دست امريكاييها بود.
بنابراين ما 77 فروند هواپيما قبل از جنگ داشتيم كه به دليل تواناييهاي ويژهاي كه در رهگيري و درگيري هوايي و برد بلندي كه موشكهاي فونيكس ؟؟؟؟؟ قادر بودند ،چند هدف را همزمان منهدم كنند .اين ويژگي منحصر به فرد هواپيماي F14نسبت به هواپيماي هم نسل خود مانند F16، F18، F15و يا F4 است.
اما هواپيماي F14 طوري طراحي شده كه موشكهايش ميتواند همزمان روي 24 هدف اطلاعات بگيرد و به شش هدف همزمان موشكش را شليك كند.
هيچ كدام از اين هواپيماها چنين قابليتي را ندارند ، رها كردن و شليك موشكهاي را داري بايد حتماً روي هدف قفل كرده و حتماً بايد روي يك تاركت ؟؟ خاصي كار كنند. اين ويژگيهاي هواپيماهاي F14 را از هواپيماهاي هم نسل خود در درگيري و رهگيريهاي هوايي متمايز ميكند. لذا تامكتهاي ما در طي جنگ و به خصوص نبردهاي هوايي كمتر دچار آسيب و سقوط شوند.
مقايسهاي بين F14هاي ايراني در نبرد با جنگندههاي عراقي برايمان