شهید همت

۱۷ اسفند سالروز شهادت ابراهیم همت، فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله است. به همین مناسبت شما را به خواندن خاطره ای جالب از اولین دیدار شهید همت با همسرش دعوت میکنیم:
اولين بار او را در كردستان ديدم؛ در كانون مشترك فرهنگي جهاد و سپاه در پاوه. محل كانون در ساختمان كهنه و قديمي بود؛ با حياطي خاكي كه دور تا دور آن اتاقهايي با در و پنجره چوبي قرار داشت. محل استقرار من و خواهران در اتاق طبقه پايين بود.همان روز اول، جلسهاي تشكيل شد كه من هم در آن شركت داشتم. در اين جلسه بود كه براي اولينبار با نام و چهره ابراهيم آشنا شدم. البته در آن زمان به «برادر همت» معروف بود. جواني با قدي متوسط، محاسني سياه و بلند، چهرهاي كشيده و بسيار جدي.
با پيراهن و شلوار كردي آمد و در جلسه نشست. موهاي سرش خيلي بلند بود. چون صورتش نيز در اثر تابش آفتاب سوخته بود، در نگاه اول فكر كردم كه يكي از نيروهاي بومي منطقه است. ولي وقتي شروع به صحبت كرد، از لهجهاش فهميدم كه بايستي از اطراف اصفهان باشد.
محل كار و استراحت او اتاق كوچكي بود كه تمام امكانات مربوط به ماشين نويسي و تكثير اوراق در آن قرار داشت. گاهي اوقات كه نيمههاي شب از خواب بيدار ميشدم و نگاه به حياط ميانداختم، تنها اتاقي بود كه چراغش تا نيمههاي شب روشن بود. شبها تا ديروقت كار ميكرد و هر روز صبح هم پيش از بيدار شدن بقيه، ايوان و راهروها را آب و جارو ميكرد.روزهاي اول نميدانستيم كه قضيه از چه قرار است؛ فقط وقتي بيدار ميشديم، ميديديم كه همهجا تميز و مرتب است. بعدها فهميديم كه اين كار هر روز اوست.
منبع: پایگاه پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس