“پشت سایه های کاج، قصه آدم های دردمند جامعه است. ایمان برادرش را از دست داده و از این موضوع سخت رنج می برد. او هر روز به پارکی می رود و یک تابلوی نقاشی می کشد. او در پارک با محسن که دستفروش است، آشنا می شود و در جریان دغدغه ها و مشکلات او قرار می گیرد. این نمایشنامه مسلما تلخ ترین اثر چیستا یثربی تا به امروز است. پشت سایه های کاج، درامی اجتماعی است که درونمایه مذهبی دارد. آدم های نمایشنامه یثربی افرادی هستند که همه ما آنها را می شناسیم و در طول زندگی با آنها برخورد داشته ایم.
شخصیت های این نمایش هر کدام لحن مخصوص به خودشان را دارند و هر لحنی، حاوی مزیت شخصیت مورد نظر است، اما از آنجایی که شخصیت اصلی داستان یعنی ایمان در بیشتر صحنه ها حضور دارد و به گونه ای درام با دیالوگ های او شکل می گیرد، از شخصیت پردازی کامل تری نسبت به دیگر افراد حاضر در نمایش برخوردار است. یثربی در این نمایشنامه برای درک بهتر مخاطب از شخصیت ها، از نمادها و نشانه ها هم بهره برده است. نقاشی دیواری، شعرهایی که ایمان می خواند و پرنده های محسن از جمله این نشانه ها هستند. استفاده نویسنده از این نمادها، فضای اثر را تا حدی شاعرانه جلوه می دهد و متن را از تخت و یکنواخت بودن، بیرون می آورد.”